بانکبانک و بیمه

نقش بانک‌ها در عدم بازپرداخت بدهی‌ها


گاهی بدهکاران بانکی برای اینکه بتوانند از مشکل بازپرداخت بدهی‌های کلان خود فرار کنند به بانک‌ها اعلام ورشکستگی می‌کنند. البته این مسئله موضوع جدیدی نیست، چند سالی است که بانک‌ها با این معضل روبه‌رو هستند و دغدغه بانک مرکزی و قوه قضاییه هم همین بوده است.

به‌گزارش آرمان اقتصادی (ecoideal)،هر چند برطرف شدن این مشکل برای بانک‌ها جدی است اما هنوز اقدامات مناسبی در این زمینه انجام نشده است. مسئله این است که چه عواملی باعث شده تولیدکننده به این سمت کشیده شود؟ بانک‌ها در این بین چقدر در شفاف‌سازی و نظارت کوتاهی کرده‌اند؟ چه اقداماتی برای حل این مشکل باید انجام شود؟

ما صنعتگرنما نداریم
علی تویسرکانی، استاد دانشگاه، ورشکستگی را به معنای مرگ خاموش یک واحد دانسته و در گفت‌وگو با صمت اظهار می‌کند: هیچ انسان شریف و با کرامتی دوست ندارد به نظام بانکی بدهکار باشد و آرامش را از خود سلب کند اما ما نمی‌توانیم مرگ را از زندگی جدا کنیم زیرا جزئی از زندگی است بنابراین ورشکستگی هم جزئی از بخش تولید است. تویسرکانی با بیان اینکه ما صنعتگرنما نداریم خاطرنشان می‌کند: خانواده، جان و پوست صنعتگر کارخانه است، کارخانه حکم فرزندان یک تولیدکننده را دارد. متاسفانه تولیدکننده‌هایی داشتیم که بعد از ۵۰ سال تولید به دلیل بهره‌های مرکب و بهره‌هایی که در وام‌های مشارکتی داشته‌اند، فرزند خود را از خود دور کرده‌اند و تنها به یک کار فرسایشی یعنی به سمت پرداخت سود به بانک و ضرر برای خود رفته‌اند. وی با بیان اینکه هرچند همه تولیدکننده‌ها را نمی‌توان با یک خط کش سنجید، ابراز می‌کند: وقتی در دو ماه نرخ ارز از ۹۹۰ به ۳۰۰۰ تومان می‌رسد، حامل‌های انرژی به رقم‌های نجومی و نرخ مواد اولیه از یک رقمی به رقم بالاتر می‌رسد، وقتی بهره‌ها به شکل مرکب دریافت می‌شود یعنی بهره‌هایی که اصل، فرع، سود و ارزش‌افزوده را در بر می‌گیرد آیا نمی‌تواند عامل ورشکستگی باشد؟ وقتی رکود شدید در بازار شکل می‌گیرد و تولیدکننده درآمدی ندارد اما برای او هزینه‌ها همینطور کنتور می‌اندازد، راه نجات او چیست؟!
تویسرکانی اظهار می‌کند: شاید بخشی از تخلف تولیدکننده‌ها سوءاستفاده از قانون ورشکستگی باشد اما به این معنا نیست که بگوییم همه کسانی که در این عرصه پا گذاشته‌اند کسانی هستند که می‌خواهند سر بیت‌المال را کلاه بگذارند و تنها برای اینکه بدهی‌های کلان خود را به بانک پرداخت نکنند از این ترفند استفاده می‌کنند. وی تاکید می‌کند: درباره تجارت و ورشکستگی، قانون کم نداریم و نمی‌توانیم بگوییم در کشور به ورشکستگی اصلا توجهی نشده است. به هر حال ورشکستگان هم از حقوقی برخوردارند و باید به آنها توجه کرد. این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که نقش بانک‌ها در افزایش ناتوانی در بازپرداخت بدهی‌ها تا کجا است، می‌گوید: این هجمه‌ای که شکل‌گرفته ثمره عملکرد نظام بانکی است اما این سامانه به جای پاسخگویی، مدام بر سر صنعتگر بی‌دفاع می‌زند که هجمه مناسبی نیست. البته گاهی بانک وام‌هایی را در اختیار افراد می‌گذارد و عده‌ای هستند که سودجویانه وجوهاتی را گرفته‌اند که آن مسئله جای بررسی دارد اما اینکه بانک را یک جانبه مقصر بدانیم درست نیست. وی ادامه می‌دهد: باید به این مهم توجه کنیم که اگر پول بانک متعلق به بیت‌المال است، پول کارخانه هم بیت‌المال است. باید به ماشین‌آلات و تمامی امکانات یک کارخانه هم به چشم بیت‌المال نگاه کرد. به‌طور قطع با یک هجمه عمومی نمی‌شود این مسئله را حل کرد و همه چیز را در یک سبد یکسان دید. تویسرکانی با بیان اینکه اقتصاد ما نیاز به شفاف‌سازی دارد و باید همه بخش‌ها با هم تعامل کنند تا مشکلات پیش رو حل شود، ابراز می‌کند: نگرانی از اینکه رای ورشکستگی صادر شود یا نه، کمکی به رشد اقتصادی نمی‌کند. من تولیدکننده اگر مقصر هستم قانون باید با من برخورد کند و به طور قطع نباید در چارچوب فضای تبلیغاتی پیش رفت.

انگیزه‌ها را جدی نگرفتیم
درحالی‌که علی تویسرکانی، استاد دانشگاه بر این باور است که هیچ تولیدکننده‌ای قصد ندارد اعلام ورشکستگی کند و این امر برای او خوشایند نیست، مهدی اسماعیلی، پژوهشگر اقتصادی باور دارد که سامانه اقتصادی ما معیوب است و نباید یک جانبه بانک یا تولیدکننده را مقصر بدانیم. وی با بیان اینکه سامانه اقتصادی کشور ما بر اساس بایسته‌ها تعریف نشده است می‌گوید: ما انگیزه‌ها را در نظام اقتصادی خود لحاظ نکرده‌ایم بنابراین نمی‌توانیم تحلیل درستی در این‌باره داشته باشیم. مدیر روابط عمومی مرکز آمار ایران اظهار می‌کند: وقتی نرخ سود برای تسهیلات اعتباری تعیین می‌کنیم و این نرخ پایین‌تر از نرخ تورم است، بدیهی است که انگیزه ایجاد می‌شود برای اینکه پولی پرداخت نشود. خیلی روشن است که به همین نسبت صف طولانی برای گرفتن وام‌ها و اعتبارات تشکیل می‌شود.  وی ادامه می‌دهد: در کنار این پیامدها؛ اتفاق دیگری که ممکن است بیفتد آن است که رکود وارد فضای اقتصادی کشور می‌شود و مشکل را تشدید می‌کند. اسماعیلی دلیل اصلی این امر را در این می‌داند که ما نظام اقتصادی خود را درست طراحی نکرده‌ایم و اظهار می‌کند: نظام اقتصادی ما بیمار است و مشکل دارد، متاسفانه نگذاشته‌ایم پارامترها به طور آزاد به ما علامت دهند. این پژوهشگر اقتصادی تصریح می‌کند: طبیعی است که یک فرد به عنوان فعال اقتصادی وقتی وامی دریافت می‌کند باید آن را به جایی ببرد که بیشترین سود و درآمد را برای او داشته باشد. به این ترتیب اگر فرد نتواند در کسب و کار خود بهره لازم را به‌دست آورد به بازارهای ساخت‌وساز یا واردات پناه می‌برد و خود را به عنوان یک ورشکسته بدهکار به بانک معرفی می‌کند. مدیر کل پیشین روابط عمومی سازمان ثبت احوال با تاکید بر اینکه فضا باید فضای رشد باشد ادامه می‌دهد: اگر فضای رقابتی کاملی در اقتصاد کشور شکل بگیرد این مشکل حل می‌شود. این در حالی است که اظهار نظرها و دست‌اندازها در اقتصاد زیاد است. وی ادامه می‌دهد: محدودیت قوانین از یک طرف و دخالت‌های برخی از بازیگران از طرف دیگر بسیار زیاد است. گاهی آنقدر دست‌اندازها زیاد است که خیلی نمی‌شود فضا را سنجید. شاید خیلی هم نشود خرده گرفت که چرا برخی پول‌ها را به سمت زمین و ملک می‌برند و بعد هم به بانک اعلام ورشکستگی می‌کنند زیرا آنها هم باید فضای اطمینان امنی را برای خود در نظر بگیرند. اسماعیلی ادامه می‌دهد: فضای رقابت باید به گونه‌ای شکل گیرد که همه بتوانند قیمت‌ها را درست، دقیق و نسبت به درآمد و بهره و سود خود لحاظ کنند. به این ترتیب تاوان سوء مدیریت و نداشتن دانش را مردم نباید پس بدهند. وی در پاسخ به این پرسش که چقدر ضعف نظارتی وجود دارد؛ می‌گوید: بانک‌ها به عنوان بزرگترین بنگاه‌های کشور بیشترین مشکل را دارند. هرچند بزرگترین بدهکار ما به نظام بانکی، دولت است اما خود بانک‌ها هم معضل جدی دارند. تصور کنید نظام بانکداری الکترونیک ما با سرعت زیادی رشد می‌کند اما بانک‌های ما همچنان نیرو استخدام می‌کنند، ساختمان می‌سازند و شعبه می‌زنند. مشخص است که این نظام معیوب است چون تمام قدرت خود را گذاشته که از منابع مردم استفاده کند و خود را گسترش دهد.
 اسماعیلی تاکید می‌کند: متاسفانه بانک در قبال منابع مردم پاسخگو نیست بنابراین طبیعی است که همین قاعده به بقیه منابع هم تسری پیدا می‌کند. سرانجام، ناتوانی و نظارت نکردن موجب می‌شود داستان نظام بانکی ما اینگونه رقم بخورد.

کلام آخر
از آنجایی که هیچ انسانی تمایل ندارد به نظام بانکی بدهکار باشد و آرامش خود را سلب کند باید به اعلام ورشکستگی واحدهای تولیدی به عنوان مرگی خاموش نگاه کنیم و بدانیم ورشکستگی هم جزئی از کار تولیدی است. در این بین کارشناسان معتقدند نباید یک طرفه قضاوت کرد و تولیدکننده یا بانک را مقصر دانست بلکه باید به این مسئله کلی‌تر نگاه کرد. تا زمانی‌که نظام اقتصادی ما شفاف نباشد به طور قطع این مشکل حل نخواهد شد.

همچنین بخوانید

دکمه بازگشت به بالا