کنترل نقدینگی

شرایط کنونی به گونه‌ای است که افکار اهالی اقتصاد به سمت چند و چون‌ها و باید و نبایدهای این نهاد پولی معطوف شده است. از نظر من بانک مرکزی باید دودسته سیاست پولی و سیاست‌های نظارتی و بانکی را اصل قرار دهد. در رابطه با سیاست‌های پولی عملیات بازار باز باید در جهت کنترل نقدینگی در دستور کار قرار بگیرد. دومین سیاست نیز، اصلاح نحوه اجرای سپرده قانونی است. مساله سوم در رابطه با تسریع در اجرای قانون استقلال بانک مرکزی است که سال‌ها است مورد مناقشه قرار گرفته است. مساله بعدی این است که ریاست بانک مرکزی باید تحقیقات تخصصی دررابطه باعوامل بروز تورم و ابرتورم و راهکارهای مهار آن در سایر کشورها را به انجام رساند.

آنچه درزمینه سیاست‌های بانکی باید مطرح کرد: مقررات بازل در کشور ما برای سال‌های طولانی به درستی اجرا نشده است.

در نظام بانکی ما احتیاج به مقررات کفایت سرمایه داریم. آنچه بانک مرکزی در برنامه خود دارد اجرا شدن برنامه بازل ٢ است که این ویرایش کافی نبوده و اشکالات زیادی داشته که ما را به بازل٣ رسانده است. همچنان که در دنیا بازل ٣ اجرا می‌شود درایران نیز این برنامه بازل ٣ است که باید اجراشود. همچنین پروژه ارتقای نظارت مقام ناظر بانکی نیز باید با جدیت اعمال شود.

از طرفی هرنوع تسهیلاتی که بانک‌ها ارایه می‌دهند و هر نوع دریافتی که دارند باید در یک بانک اطلاعاتی در بانک مرکزی ذخیره شود و دستور عمل‌های نظارت بر آنها تحصیل و به اجرا برسد.

برای مقابله با هجوم بانکی نیز باید دستورالعملی اجرا شود تا نحوه مواجهه با سپرده گذاران در مواقع بحران مدیریت شود. مساله دیگر برنامه ادغام بانک‌ها است که به نظر می‌رسد بانک مرکزی تهیه کرده است ولی در رابطه با نحوه اجرا اختلاف نظر وجود دارد.

مورد بعدی، تهیه فهرستی از مدیران معتمد نظام بانکی است که باید از سوی یک نهاد مستقل تهیه شود.