بانک و بیمهبیمه

حبس ریسک بیمه خطرناک است/ ایجاد صندوق ملی برای پوشش ریسک‌های بیمه

همیشه خطرات و اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی زندگی تمامی افراد را تهدید می‌کند، و افراد همیشه در پی پیش‌بینی مشکلات هستند؛ تا قبل از وقوع رخداد راه‌حل مناسبی برای آنها پیدا کنند؛ اگر راه منطقی برای حل مشکلات پیش از رخداد وجود داشته باشد، راهی جز بیمه نیست؛ اما در شرایطی که خود صنعت بیمه تحت خطر باشد، چه می‌توان کرد؟

به گزارش پایگاه خبری آرمان اقتصادی به نقل از آرمان، بهروز اسدنژاد، کارشناس ارشد بیمه می‌گوید: «از آنجا که کشور ما کشوری‌ پرنوسان است و دائما ارزش دارایی‌ها با بحث و قیمت دلار تغییر پیدا می‌کند؛ صنعت بیمه چه چاره‌‌اندیشی می‌تواند داشته باشد.»

همچنین بخوانید

مسئولان صنعت بیمه یک ماه پس از یکسان سازی نرخ ارز می‌گویند، بیمه گذاران برای جلوگیری از زیان آتی باید بیمه‌نامه‌های خود را اصلاح کنند و همچنین گفته شده افزایش نرخ ارز در صورت‌های مالی شاید مثبت باشد، اما برای شرکت‌ها نقدینگی به‌همراه ندارد؛ نظر شما در این‌باره چیست؟

قاعده‌ای در صنعت بیمه وجود دارد که قاعده‌ای جهانی است و بر مبنای آن بیمه‌گر شرط می‌کند که بیمه‌گذار به قیمت واقعی دارایی‌های خود را بیمه کند، و در صورتی که به دارایی‌هایش خسارتی وارد شود، و بیمه‌گذار متوجه شود به میزان حقیقی بیمه نشده است؛ خسارت را به نسبت سرمایه‌ای که پرداخت شده و بیمه کرده‌ایم، پرداخت خواهیم کرد، و به این قاعده، قاعده نسبی گفته می‌شود؛ یعنی این صحبت درست است که بیمه‌گذار باید ریسکی که نزد شرکت بیمه‌گر با یک ارزش مشخصی بیمه می‌کند بپذیرد؛ و دارایی خود را به ارزش واقعی بیمه کند؛ تا پس از وقوع هر اتفاقی متضرر نشود، اما از آنجا که کشور ما کشوری‌ است پرنوسان و دائم ارزش دارایی‌ها با بحث و قیمت دلار تغییر پیدا می‌کند؛ در چنین شرایطی صنعت بیمه چه چاره‌‌اندیشی باید برای این مساله داشته باشد؛ چرا که واقعا مشکل قابل توجهی است. برای مثال یک فردی در ابتدای سال ۹۷ دارایی خود را بیمه می‌کند، بعد به‌طور ناگهانی در اردیبهشت قیمت دلار افزایش پیدا می‌کند؛ و ارزش این دارایی‌ها مدام در حال تغییر است؛ در چنین شرایطی آیا باید به بیمه‌گذار گفت که هر لحظه گوش به زنگ باشید و درصورت تغییر ارزش دارایی اعلام کنید! یا ما باید به‌عنوان صنعت بیمه مکانیزمی طراحی کنیم؛ که خیال بیمه‌گر راحت باشد، تا اگر ارزش دارایی‌هایش بالا یا پایین آمد؛ شرکت بیمه به تعهداتش عمل خواهد کرد. این مکانیزم در دنیای بیمه به شرط جایگزینی است؛ بیمه به شرط جایگزینی تعهد می‌کند، البته فقط در قبال ساختمان‌ها و ماشین‌آلات که اگر بیمه نامه‌ای به شما تعلق بگیرد؛ اگر در آینده خسارتی به اموال شما وارد شود به قیمت مورد بیمه توجهی نمی‌کنید، یعنی هر قیمتی که در بازار بابت دارایی‌های شما ارزش‌گذاری شود؛ تعهد بیمه‌گر نیز همان خواهد بود. البته طراحی این بیمه‌نامه در شرایط کنونی کشور بسیار پیچیده خواهد بود. با توجه به اینکه شرکت‌های بیمه به‌دنبال سود‌آوری خود هستند؛ چنین بیمه نامه‌هایی برای کشورهای با ثبات اقتصادی طراحی می‌شود. به هر حال به اعتقاد من صنعت بیمه باید برای شرایط موجود کشور فکری کند که چه باید کنیم تا بیمه‌گذارها دچار ضرر مالی نشوند، و فرمولی برای این مساله پیدا کنیم.

یکی از مدیران صنعت بیمه درباره نوسان نرخ ارز گفته‌اند در گذشته صندوقی در بیمه مرکزی برای پوشش ریسک‌ها و بیمه اتکایی ایجاد شده بود و حال باید آن را احیا کرد. به‌نظر شما احیای این صندوق مفید خواهد بود؟

ببینید صندوقی برای زمان تحریم پیش‌بینی شده بود که نباید به آن بدبینانه نگاه کرد؛ اما اگر شرایط از لغو برجام توسط ترامپ به‌نحوی باشد که تحریم‌ها مجدد بازگردد و روزنه‌ امیدی که برای صنعت بیمه باز شده بود، البته نه به‌طور کامل، چرا که شرکت‌های بیمه‌گر اتکایی اروپایی اعلام کردند که برای پرداخت هر خسارتی مشکل خواهند داشت؛ چاره‌ای جز این راه ‌ نداریم، یعنی باید مجددا یک صندوق ملی برای پوشش ریسک‌های بیمه ایجاد کنیم، ولی نکته اصلی این است که در هر صورت منظور از بیمه‌های اتکایی توزیع ریسک در گستره‌های جهانی است، اگر حتی صندوق را نیز اجرا کنیم؛ آنچه که اتفاق خواهد افتاد این است که کل ریسک‌ها در کشور باقی می‌ماند و این حبس ریسک خطرناک است؛ چرا که در اینجا بحث انتقال ریسک شرکت‌های بیمه به یکدیگر درون یک حوزه جغرافیای نیست، ریسک باید در دنیا توزیع شود؛ نباید فقط در یک کشور بین شرکت‌‌ها دست‌به‌دست شود؛ و این نیز آفتی است که باید به فکر آن باشیم.

به‌نظر شما برای بهبود صنعت بیمه چه راهکارهایی می‌توان درنظر گرفت؟

به‌نظر من صنعت بیمه به قدری دردمند است که با چند موردی که اشاره خواهم کرد بهبود کامل پیدا نخواهد کرد، اساسا بیمه یک محصول یا صنعتی است که وابسته به اقتصاد کلان مملکت است؛ صنعت بیمه حاصل رونق در اقتصاد کلان، درآمد سرانه، افزایش اشتغال، افزایش سرمایه‌گذاری‌ها و امید به زندگی است؛ اگر اینها نباشند بیمه به‌عنوان یک کالای لوکس از سبد هزینه‌های اقتصاد خرد جامعه حذف خواهد شد. به جز بحث‌های کلان اقتصاد که باید بهبود پیدا کنند، و رونق به اقتصاد برگردد و از این حالت رکود و بحث توزیع نامناسب درآمدها خارج شویم؛ اساسا صنعت بیمه نیازمند یک بازنگری جدی در اهداف و ارزش‌ها، نوع نظارت فرآیندها و استراتژی‌هایش دارد که نهاد ناظر در صنعت بیمه را شامل می‌شود که باید نگرش‌ها، سازوکارها، مکانیزم‌ها و کنترل‌هایش تغییر کند تا نوع صورت‌بندی شرکت‌های بیمه و نوع صورت‌بندی نمایندگی‌ها تغییر کند.

منبع

اقتصاد.آنلاین

همچنین بخوانید

دکمه بازگشت به بالا