یک بانکدار ارشد در حوزه عرضه اولیه اصرار دارد که پذیرش مستقیم فرصتی است که فقط برای گروه کوچکی از زیر مجموعههای شرکتهای خصوصی مناسب است که تعداد زیادی سهامدار دارند. اما برخی از شرکتهای فناوری خصوصی که دارای سهامداران بزرگ و قدری هستند و نام تجاری شناخته شدهای دارند اگر نیازی برای افزایش سرمایه از مسیر عرضه اولیه احساس نکنند، گزینه پذیرش مستقیم میتواند برای آنها مناسب باشد.
برای بانکداران کارکشته و نیز کارآفرینان مشتاق، عرضه اولیه به معنای عمومی کردن یک شرکت است، بنابراین جای تعجب نیست که تصمیم شرکتی که در زمینه موسیقی فعالیت میکند، برای انتخاب یک جایگزین نامتعارف به نام «پذیرش مستقیم» بحثهایی را برانگیخته باشد.
به جای پرداخت مبالغ کلان به تأمین سرمایهها و مشاوران سرمایهگذاری برای هماهنگی عرضه اولیه، این شرکت قصد دارد وضعیت سهام موجود را در یک روز تغییر دهد و این سهام را به صورت مستقیم وارد بورس نیویورک و چرخه معاملاتی کند.
همزمان با تصمیم غولهای استارتآپی مانند Uber و Airbnb مبنی بر تامین سرمایه از بازارهای خصوصی به جای بورس، عرضههای اولیه به خودی خود کمرنگ شدند. آمار و ارقام نشان میدهد که تعداد عرضههای اولیه در سال ۲۰۱۶ میلادی بالغ بر ۷۴ عرضه بوده که در سال ۲۰۱۷ به ۱۰۸ مورد رسیده است. به این ترتیب، میانگین عرضههای اولیه به صورت سالانه از سال ۲۰۰۰ میلادی تا به حال بالغ بر ۱۰۰ مورد بوده است، اما میانگین عرضههای اولیه از دو دهه پیش تا کنون بالغ بر ۳۰۰ مورد شناسایی شده است .
به هر ترتیب تا به حال هیچ شرکت بزرگی پذیرش مستقیم را به عنوان جایگزین عرضه اولیه در نظر نگرفته و این ساختار به ندرت مورد استفاده قرار گرفته است.
در آمریکا نمونههای چنین اقدامی تنها در چند شرکت وسیله نقلیه برای سرمایهگذاری در بخش املاک و مستغلات و تعدادی از شرکتهای کوچک زیستفناوری دیده شده است. در میان بورسهای آمریکایی تنها نزدک تا کنون امکان چنین پذیرشهایی را فراهم کرده است؛ NYSE نیز به منظور فراهم شدن چنین امکانی، پیشنهاد تغییر در قوانین خود را داده که البته هنوز مورد تایید قانونگذاران قرار نگرفته است.
معمولا یک عرضه اولیه در بورسهای آمریکا شامل چند مرحله است از جمله اینکه: شرکتهای تأمین سرمایه، سرمایهگذاران را از طریق تبلیغات و رودشو به سرمایهگذاری تشویق میکنند، سرمایهگذاران جدید را جذب و ثبتنام، قیمت هدف را تعیین، بلوکهایی از سهام را ایجاد و در نهایت سهام جدید را پذیرهنویسی میکنند. در روز اول معاملات نیز با احتیاط و با تضمین یک کف برای قیمت سهام حرکت میکنند.
پذیرش مستقیم اما با چنین تشریفات لوکسی همراه نیست. انتشار سهام جدیدی وجود ندارد، بنابراین تمام سهامی که راهی بازار میشود از سهامداران موجود تامین میشود؛ اما بدون هیچ مقررات و تشریفاتی برای بلوکهای بزرگ معاملات، آنها تنها میتوانند متناسب با ظرفیت بازار اقدام به عرضه سهام کنند.
این موضوع سبب میشود از یک طرف، فروش یکجا و در حجم بالا باعث کاهش قیمت شود و از طرف دیگر اگر سهامداران خیلی کمی سهام بفروشند، در روزهای اول ممکن است شاهد معاملات کم، ضعیف و ناپایداری باشیم که به قیمتهای عجیب و غریب سهام منجر شود.
اما چرا یک شرکت فعال در صنعت موسیقی رو به پذیرش مستقیم آورده است؟ صرفهجویی در این روش عرضه که از محل کاهش هزینههای تشریفات لوکس و مشاوره و پذیرهنویسی تجمیع میشود چشمگیر و مهم به نظر نمیرسد. شاید مهمترین فاکتور این روش؛ این است که بدون دوره توقف ۶-۳ ماهه که معمولا در عرضه اولیهها دیده میشود (به جز بلوکهای پیشتر فروخته شده)، سهامداران مختارند که در صورت تمایل، سهام خود را به فروش برسانند. در عین حال، آنها دیگر از رقیق شدن سهم و داراییهای خود نیز نخواهند ترسید.
این شرکت احتمالا فکر میکند که نام تجاری شناخته شده آن نیاز به رودشو و تبلیغات ندارد. شرایط سنگین وام یک میلیارد دلاری که این شرکت از دو شرکت سرمایهگذاری دریافت کرده نیز ممکن است در این میان موثر باشد.
این شرکت هر چه دیرتر به سهامی عام تبدیل شود وامی که گرفته سنگینتر میشود و بازپرداخت آن به مراتب سخت ترخواهد شد و در سالهای آتی تبدیل به غول بدهکاری میشود که ارزشگذاری بر روی سهام آن نه تنها سختتر خواهد شد بلکه میتواند ارزش ذاتی آن را نیز کاهش دهد.
دیگر شرکتها نیز ممکن است این روش عرضه را در پیش بگیرند. یک شرکت حقوقی میگوید تبلیغات برای این روش پذیرش، اشتیاق زیادی نسبت به این موضوع ایجاد کرده است. یک بانکدار ارشد در حوزه IPO نیز اصرار دارد که پذیرش مستقیم فرصتی است که فقط برای گروه کوچکی از زیرمجموعههای شرکتهای خصوصی مناسب است که تعداد زیادی سهامدار دارند. اما برخی از شرکتهای فناوری خصوصی که دارای سهامداران بزرگ و قدری هستند و نام تجاری شناخته شدهای دارند اگر نیازی برای افزایش سرمایه از مسیر عرضه اولیه احساس نکنند، گزینه پذیرش مستقیم میتواند برای آنها مناسب باشد. بنابراین اگر پذیرش این شرکت به خوبی و بدون دردسر برگزار شود، عرضه اولیه ممکن است دیگر تنها گزینه نباشد.